نشست «تجلی امور خیر در هویت شهر اسلامی»
مرکز تحقیقات و توسعه وقف دانشکده الهیات و ادیان دانشگاه شهید بهشتی با همکاری جامعة المصطفی العالمیه مشهد نشستی تخصصی با عنوان «تجلی امور خیر در هویت شهر اسلامی» با حضور جمعی از استادان و دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی در تاریخ ۷ آذرماه سال جای برگزار کرد. این برنامه، پیشنشست تخصصی از همایش بینالمللی «بازخوانی تمدن اسلامی در جهانشهر معنوی با تکیه بر مشهد مقدس» است که در تاریخ ۹ و ۱۰ آذر ماه سال ۱۳۹۶در مشهد مقدس به عنوان پایخت فرهنگی جهان اسلام برگزار شد هدف از این گردهمایی بررسی نقش امور خیریه در شکلدهی به هویت معنوی و کالبدی شهر اسلامی در فرهنگ و تمدن اسلامی بود.
دبیر این نشست، دکتر زهیر صیامیان گرجی، معاون پژوهشی مرکز تحقیقات و توسعه وقف بود که در توضیحاتی به اهمیت برگزاری این نشست و جایگاه امور خیر در شکلدهی به هویت معنوی شهر اسلامی به عنوان یک ضرورت برای جامعه امروز ایران پرداخت و به تقارن این برنامه با پایان دهه وقف و امکان ارایه دستاوردهای این نشست به کارگروه تخصصی اوقاف در حوزه موقوفات شهری اشاره کرد. در این نشست که ریاست دانشکده الهیات و ادیان، دکتر باباپور و معاون پژوهشی دانشکده، دکتر احمدوند و استادان و دانشجویان حضور داشتند، با خیرمقدم و توضیحات دکتر مقیسه ریاست مرکز تحقیقات و توسعه وقف، برنامه علمی این نشست آغاز شد.
در این نشست دکتر محمد حاجیتقی عضو هیات علمی گروه تاریخ دانشگاه شهید بهشتی به عنوان نخستین سخنران سخنرانی خود را با عنوان «تأثیر نمودهای امور خیریه در شکوفایی تمدنی شهر حله» آغاز کرد. وی نخست تاریخچهای از بنا و رشد شهر حله عراق به مثابه شهری شیعی به عنوان الگوی عمومی از هویت شهر شیعی مانند قم ارائه داد. در ادامه، دکتر حاجیتقی به تشریح نقش نهادهای مرتبط با وقف و امور خیریه در شکوفایی مادی و معنوی شهر حله در قامت یکی از مراکز مهم تفکر شیعی به دست داد. از جمله این موارد تجلی امور خیریه در گسترش تمدنی شیعه در این شهر در قالب مناسک حج مورد بررسی قرار گرفت و نشان داده شد که چگونه قرارگرفتن شهر حله در مسیر راه حج از اواخر دوره عباسی، زمینه را بر تجمیع امور خیریه در زمینههای مختلف علمی و فرهنگی در فضای معنوی و کالبدی این شهر ایجاد کرده است.
سخنران دوم این نشست دکتر حسن باستانیراد عضو هیات علمی گروه تاریخ دانشگاه شهید بهشتی بود. عنوان سخنرانی وی «وقف در مجموعههای شهری ایران دورۀ اسلامی» بود. وی در ابتدا گزارشی از نقش بقاع متبرکه در ایجاد شهرهای مذهبی ارائه داد. در این بخش دکتر باستانیراد شرح مجملی از نقش امور خیریه در شکلدهی به هویت معنوی و کالبدی مشهد مقدس، شیراز و قم به دلیل وجود مزارات مقدس بیان داشت. پس از این شرح مختصر، وی از نقش تاریخی وقف و امور خیریه در هویت معنوی و فضای کالبدی شهر کرمان به عنوان شهری فاقد بقاع متبرکه مانند شهرهای مذهبی یادشده به همراه تصاویری از بناهای وقفی کرمان گزارش داد. تاکید اصلی در این سخنرانی بر وجود آثار وقفی بود که در قالب یک مجموعه کامل شهری شامل مسجد، مدرسه، بیمارستان، کاروانسرا، بازار، آبانبارها و دیگر موارد در کنار هم در این شهرها دیده می شد تا بدانجا که میتوان از «مجموعههای وقفی شهری» یاد کرد. دکتر باستانیراد در پایان پیشنهاد داد با محوریت مرکز تحقیقات و توسعۀ وقف، در یک همکاری چندجانبه میان سازمان اوقاف، میراث فرهنگی، کمسیون ملی یونسکو و مرکز تحقیقات و توسعه وقف، وقفنامههای موجود درباره «مجموعههای وقفی در شهرهای اسلامی» در ایران را به عنوان یک پدیده متمایز در مقایسه با دیگر شهرهای اسلامی دیگر مناطق جهان اسلام در برنامه حافظه جهانی یونسکو به ثبت جهانی برساند. پیشنهاد دیگر ایشان تهیه دانشنامهای از آثار و بناهای مجموعههای وقفی شهرهای اسلامی بهصورت یک مجموعهٔ موضوعی بود تا امکان حفظ همه جانبه اطلاعات این مجموعهها حفظ شود.
دکتر نگار ذیلابی عضو علمی گروه تاریخ و تمدن ملل اسلامی دانشکدۀ الهیات و ادیان سخنران بعدی نشست بود. عنوان سخنرانی ایشان «آراء سنتگرایان و هویت معنوی شهر اسلامی» بود. وی نخست به طرح دیدگاههای سنتگرایان معاصر مانند سیدحسین نصر و شووان و رنه گنون نسبت به ماهیت شهر اسلامی و خیر ذاتاً جاری آن، به مثابه پدیدهای ازلی در دیدگاه های آنان پرداختند. دکتر ذیلابی سنگِبنای تبیین سنتگرایان از شهر اسلامی را مفهوم «توحید» و «وحدت در کثرت، کثرت در وحدت» دانست. وی هماهنگی و شهر اسلامی با جوهر طبیعت را دیگر ویژگی شهر اسلامی در دیدگاه سنتگرایان ذکر کرد. وی پس از بیان رئوس دیدگاههای سنتگرایان دربارۀ شهر اسلامی، به نقد آراء ایشان پرداختند. دکتر ذیلابی مهمترین نقد بر دیدگاههای آنان را فقدان رویکرد تاریخی در نگاه سنتگرایان عنوان کرد. وی بیان داشت که با استفاده از دیدگاههای سنتگرایان نمیتوان امروزه شهری اسلامی ایجاد و اداره کرد. دکتر ذیلابی استفاده از روشهای پژوهشی تاریخ فرهنگی را برای کشف ذهنیت معماران و کنشگران شهرهای تاریخی و نهادها و دیگر اندیشه های اسلامی که در شکل دهی به هویت معنوی و کالبدی و مناسبات شهری موثر بودند راهگشا دانست.
آخرین سخنران نشست دکتر میثم سفیدخوش عضو هیات علمی گروه فلسفه و کلام دانشکدۀ الهیات و ادیان بود که سخنرانی خود با عنوان «مفهوم فلسفی «خیر» در تشکل شهر معنوی» ایراد کرد. وی نخست به ذکر تاریخچهای از شکلگیری فلسفه «امر خیر» و پیوستگی فلسفه و با امر خیر در یونان باستان پرداخت. دکتر سفیدخوش در تکمیل این توضیحات بیان داشت که امر خیر به عنوان پایه اندیشیدن انسان یونانی دربارۀ «چگونگی رسیدن به خیر در قالب یک شهر» با فلسفه زاده شد. وی امر خیر و اندیشیدن درباره آن را بخشی از فلسفۀ یونانی مُدُن دانست هرچند در فلسفه اسلامی، فلسفه شهر یا پلتیک به فلسفه سیاست تبدیل شد در عین حال که فیلسوفانی مانند فارابی همچنان این بحث را در قالب نسبت امر خیر با مدینه فاضله مطرح کرده اند. دکتر سفیدخوش در ادامه از دو گفتمانی که در فلسفه بنیان امر خیر دانسته شدهاند یاد میکند. وی گفتمان اول را گفتمانی میداند که انسان طی غلیان احساسات لحظهای دست به امر خیری میزند. دکتر سفیدخوش خاطرنشان کرد فیلسوفان به دلیل لحظهایبودن و فقدان امکان استمرار امر خیر برآمده از گفتمان اول، همواره در پی ایجاد محرکهایی برای امر خیر بودهاند که بنیانی بیرونی داشته باشد و بر پایه این بنیان بیرونی بتوان بدان استمرار بخشید. وی گفتمان دوم که بنا دارد امر خیر را از چنبره عواطف لحظهای بیرون بیاورد را بر دو نوع دانست: نوع نخست امر خیر معطوف به سعادت و دوم امر خیر بر مبنای انجام وظیفه. بنابراین نقش فلسفه میتواند تامل پرسشگرانه درباره چگونگی شکلدهی به شیوه های تفکر و عمل در جامعه شهری برای تحقق امر خیر دانست.
در پایان نیز بحث و گفتگو درباره ایده های سخنرانان مطرح شد و از سخنرانان تقدیر به عمل آمد.