دکتر آتوسا علیاحمدی در گفتوگو با روابط عمومی دانشگاه شهید بهشتی:
در مورد برخی از فرآوردههای گیاهی دارویی مورد استفاده در سطح جامعه، وضعیت تداخلات دارویی مشخص نیست و این موضوع میتواند خطرناک باشد
دکتر آتوسا علیاحمدی، استادیار گروه بیولوژی پژوهشکده گیاهان و مواد اولیه دارویی دانشگاه شهید بهشتی هستند. ایشان که از دوران دانشجویی در پژوهشکده مشغول به کار بودهاند، مقالات و تحقیقات متعددی داشتهاند که حائز اهمیت هستند. با ایشان گفتوگویی ترتیب دادیم که شرح آن را در ذیل مشاهده مینمایید.
- بهعنوان مدخل ورود به بحث خود را معرفی بفرمایید و از سیر تحصیلات خود سخن بگویید.
من در بهمنماه سال 1372 در رشته زیستشناسی گرایش میکروبیولوژی در دانشگاه الزهرا (س) پذیرفته شدم و بهمنماه 1376 فارغالتحصیل شدم. سپس در مهرماه سال 1378 بهعنوان دانشجوی کارشناسی ارشد گرایش میکروبیولوژی وارد دانشگاه الزهرا (س) شدم و در تیرماه 1381 از پایاننامه خودم که درباره گونههای انتروکوکوس و الگوی مقاومت آنتیبیوتیکی و ژنتیکی آنها در تعدادی از بیمارستانهای تهران بود، با راهنمایی آقای دکتر محمدمهدی فیضآبادی دفاع کردم. بین دوره ارشد و دکتری فاصلهای بیش از چهارسال داشتم که طی آن مدت در بخش بیوتکنولوژی انستیتو پاستور ایران و سپس در مرکز تحقیقات دارویی دانشگاه علوم پزشکی تهران مشغول به کار شدم. خوشبختانه در این فاصله در سال 1384 دوره دکتری زیستشناسی گرایش میکروبیولوژی در دانشگاه اصفهان راهاندازی شد و در سال 1385 من با گزینهای تحت عنوان استعداد درخشان در دانشگاه اصفهان در مقطع دکتری این رشته پذیرفته شدم. در دوره دکتری با راهنمایی آقای دکتر رسول روغنیان و خانم دکتر گیتی امتیازی و مشاوره آقای دکتر علیرضا قاسمپور رساله دکتری خودم را که عمدتاً در مورد اثرات ضدباکتری پپتیدهای گیاهی بود انجام دادم. تصادفاً دقیقاً در چنین روزی، یعنی 8 اسفند بود که در سال 1390 از رساله دکتری خودم دفاع کردم (با خنده)! از سال 1386 بهعنوان دانشجوی بورسیه دانشگاه شهید بهشتی همکاری خود را با این دانشگاه در پژوهشکده گیاهان و مواد اولیه دارویی آغاز کردم. دوره بورسیه من 36 ماه بود. به هر روی، کار رساله خود را در این پژوهشکده انجام دادم و از همان زمان با گروههای آموزشی و پژوهشی پژوهشکده و همچنین گروه میکروبیولوژی دانشکده زیستشناسی همکاری خود را آغاز کردم.
- از چه سالی مشغول به تدریس در دانشگاه شدید؟
اگر منظور تدریس کلاسی باشد، عملاً از سال 1391 آغاز شد، اما اگر منظور تدریس فرآیندهای آزمایشگاهی باشد، که البته بهصورت غیررسمی بود، من بهعنوان تنها عضو متخصص میکروبیولوژی در پژوهشکده، از سال 1386 که دانشجوی بورسیه دانشگاه بودم، تدریس را آغاز کرده بودم. البته این روند غیررسمی بود و تدریس رسمی و همکاری من با دانشگاه بهعنوان عضو هیأت علمی از همان مهرماه سال 1391 آغاز شد.
- در مورد فعالیتهای پژوهشکده برای ما توضیح دهید. کارویژه پژوهشکده گیاهان و مواد اولیه دارویی چیست؟ گروههای مختلف در چه حوزهای متمرکزاند؟
اولاً از شما تشکر میکنم که نام پژوهشکده ما را بهصورت کامل بیان کردید (با خنده)، چرا که گاه به اشتباه تصور میشود این پژوهشکده صرفاً روی گیاهان تمرکز دارد و بخش تحقیق در مورد مواد اولیه دارویی مغفول میماند. در پژوهشکده ما چهار گروه آموزشی و پژوهشی داریم، به این معنا که دو گروه ما دانشجو نیز میپذیرند و دو گروه دیگر صرفاً فعالیت پژوهشی دارند. دو گروه فیتوشیمی و گروه کشاورزی آموزشی هم هستند. گروه فیتوشیمی در مقطع ارشد و دکتری دو رشتهی فیتوشیمی و شیمی دارویی و گروه کشاورزی صرفاً در مقطع ارشد دانشجو دارند. گروه بیولوژی و مهندسی شیمی هنوز دانشجوی مستقل ندارند.
در گروه فیتوشیمی از جداسازی و شناسایی ترکیبات مؤثره دارویی که ممکن است شناختهشده یا ناشناخته باشند، تا سنتز یا نیمهسنتز ترکیباتی که میتوانند کاربرد دارویی داشته باشند کار میشود. در مورد ترکیبات شناختهشده میتوان به ترکیبات ارزشمند تاکسول و تاکسوتر اشاره کرد که در واقع نوعی فرمولاسیون از تاکسول است که کار بسیار درخشانی بوده که در پژوهشکده با همکاری گروههای مختلف شکل گرفته است. در این گروه غیر از نیمهسنتز ترکیباتی که میتوانند کاربرد دارویی داشته باشند، شناسایی ترکیبات گیاهی که مواد مؤثره دارویی هستند یا میتوانند باشند، و همچنین پژوهشهای ارزشمندی روی نانوذرات انجام شده است و فرمولاسیونهای مختلف بر اساس ترکیبات طبیعی مانند اسانسها و برخی فلزات سنگین و بعضی سیستمهای دارورسانی مانند encapsulation عمدتاً در گروه مهندسی شیمی و فیتوشیمی مورد پژوهش قرار گرفته است. در پژوهشکده کار بسیار ارزشمندی که با تلاش همه اعضای هیأت علمی و بهطور مشخص آقای دکتر قاسمپور انجام میشود، این است که در بخش شیمی-تجزیه و آزمایشهایی که آنالیتیکال محسوب میشوند، پژوهشکده یکی از انگشتشمار مراکز پژوهشی از نظر تجهیزات و دانش این حوزه است، مخصوصاً در دو حوزه بسیار مهم مولکولهای کوچک و پروتئینها و پپتیدها. مشخصاً در حوزه پروتئین و پپتید به یمن وجود دانش و تجهیزات Mass Spectrometry شاید بتوان گفت که پژوهشکده گیاهان و مواد اولیه دارویی در سطح کشور بینظیر است. همچنین با راهنمایی آقای دکتر صمد نژاد ابراهیمی پژوهشهای ارزشمندی در بخش مدلسازی مولکولی و طراحی محاسباتی دارو انجام شده و در حال انجام است؛ پژوهشهایی که از جمله اهداف آنها دستیابی به ساختارها و ترکیبات راهبر جدید است و به کاهش هزینههای آزمایشها کمک شایانی میکند. جداسازی و شناسایی ترکیبات شیمیایی موجود در گیاهان گوناگون توسط اساتید مختلف و عمدتا با راهنمایی آقای دکتر مهدی مریدی فریمانی انجام میشود.
در گروه کشاورزی نیز ما دانشجویانی در مقطع کارشناسی ارشد داریم و اعضای هیأت علمی این گروه روی موضوعات مختلفی از بیوتکنولوژی گیاهان دارویی تا بومیسازی این گیاهان، یعنی گیاهان داروییای که بومی ایران نیستند یا بومی منطقه خاصی در ایران نیستند کار میکنند. بومی کردن این گیاهان و کشت دادن آنها در سطح وسیع بسیار مهم است. مطالعه فیزیولوژی گیاهان دارویی و ایجاد و بهینهسازی کشت سلولی گیاهان دارویی که سبب بازدهی بالاتر میشود نیز از دیگر فعالیتهایی است که در این گروه و عمدتا با راهنمایی آقای دکتر محمدحسین میرجلیلی انجام میشود. آنالیز اسانسهایی که از جمعیتهای گیاهی یک گونه گیاهی در بخشهای مختلف ایران میتوان به دست آورد نیز بسیار مهم است و کماکان در حال پیگیری است. به این ترتیب، ممکن است یک واریته از گونه گیاهی خاصی در ناحیهای از ایران پیدا شود که از نظر یک ماده مؤثره بازدهی بالاتری داشته باشد و بتوان از این اطلاعات برای تولید اسانسها به شکل تجاری استفاده کرد. یک کار ارزشمند دیگر در این گروه که با راهنمایی آقای دکتر محسن فرزانه در حال انجام است کنترل زیستی آفات گیاهی و سموم قارچی است.
در گروه بیولوژی که من عضو آن هستم، پژوهشها عمدتاً در سه حوزه انجام میشوند. یکی شناسایی گیاهان دارویی است که با زحمات آقای دکتر علی سنبلی و کمکهای آقای دکتر محمد رضا کنعانی در حال انجام است. پژوهشکده یک هرباریوم گیاهان دارویی دارد که ثبت بینالمللی شده است و در سطح منطقه و جهان شناختهشده است. اگر شناسایی گیاه از ابتدا بهخوبی انجام نشود، تمام پژوهشهای بعدی که روی آن انجام شده است زیر سؤال میرود و به همین دلیل در پژوهشکده از به این موضوع مهم پرداخته شده است. سنجشهای زیستی، دومین بخش مهم پژوهشهای این گروه است که در دو دسته عمده جای میگیرند: سنجشهایی که با راهنمایی و مسئولیت من در حوزه مواد ضدمیکروبی انجام میشوند و بررسی مواد از نظر خواص ضد سرطانی که با راهنمایی آقای دکتر حسین بهبودی انجام میشود. البته لازم به ذکر است که روی بیماریهایی مانند آلزایمر نیز از قدیم در پژوهشکده، مخصوصاً در گروه بیولوژی با استفاده از مدلهای سلولهای جانوری تحقیقاتی انجام شده است که امیدوارم بتوانیم دوباره این فعالیت را نیز از سر بگیریم.
در گروه مهندسی شیمی با راهنمایی آقای دکتر حسن رفعتی مخصوصاً به بحث فرمولاسیون ترکیبات مؤثره دارویی پرداخته میشود که در بحث دارورسانی بسیار مهم است. اگر مادهای اثر دارویی دارد، باید آن را به نقطه هدف در بدن رسانید و فراهمآوری زیستی آن باید بهخوبی انجام گردد. به شکل مشخص در بحث ترکیبات دارویی مختلف و برخی ترکیبات طبیعی مانند اسانسهایی که میتوانند اثرات ضدباکتری داشته باشند، تحقیقات مفصلی شکل گرفته است.
- تا به حال موفق به اخذ پروانه ساخت دارویی هم شدهاید؟ به چه تعداد؟ آیا این کار در کل پژوهشکده در حال انجام است یا از سوی شخص شما؟
وقتی در مورد گیاهان دارویی صحبت میکنیم، باید دقت کنیم که گیاه دارویی با داروی گیاهی متفاوت است. توضیح آن که در همه جای ایران و در هر کوی و برزنی در عطاریها یا مغازههای مربوط به این حوزه با فرآوردههای خام یا فرآوری شدهای مواجه میشویم که از آنها به عنوان داروهای طب سنتی یا طب مکمل استفاده میشود. از عرقیات گیاهی گرفته تا ترکیباتی که بهشکل قرص و کپسول و شربت وجود دارند و حتی بعضی از آنها که در شرکتهای معتبر تولید شدهاند در داروخانهها نیز به فروش میرسند. بعضی از اینها فرآوردهها به شکل خالص یا حتی نیمهخالص نیستند. برخی ممکن است صرفاً بهشکل جوشانده و عرقیات باشند. از سوی دیگر بخش زیادی از داروهای معمول نیز از گیاهان به دست میآیند. به عنوان مثال آسپرین ترکیبی است که از گیاه به دست میآید. تاکسول که در درمان سرطان استفاده میشود نیز از همین دسته است. پس وقتی در این حوزه صحبت میکنیم، ممکن است با یک گیاه خام یا فراورده ساده آن مثل عرقیات گیاهی مواجه باشیم که به اشکال مختلف در جامعه مصرف میشوند یا مواد شیمیایی که مشخصاً از گیاه به دست آمده، خالص است و به شکل فورموله شده در دسترس است. از سوی دیگر ممکن است این مواد بهشکل دارو نباشند و برای کمک به درمان استفاده شوند. بهعنوان نمونه، مادهای شناختهشده مانند سیلیمارین که آنتیاکسیدانی قوی است و اثری قوی روی سلولهای کبدی دارد و باعث کاهش مواد آنتیاکسیدانی در بدن میشود و اثری قوی روی سلامتی بدن دارد، توسط شرکتهای دارویی که داروهای گیاهی تولید میکنند به شکل قرص تولید میشود و همه اصول نیز در تولید آن رعایت میشود، اما بهعنوان دارو مطرح نیست، بلکه بهعنوان محصول کمکدرمانی مطرح است، اما آسپرین یک دارو است. در پژوهشکده ما چند فرآورده داریم که در شرکتهای دانشبنیان، با همین عنوان تولید میشوند، یعنی کمکدرمان. این فراوردهها ممکن است در مراکز طب سنتی دانشگاهی تجویز شوند، اما تا جایی که میدانم هنوز بهحدی فراگیر نشدهاند که سایر پزشکان نیز آنها را تجویز کنند. بهطور مشخص سه مورد را به خاطر دارم، اما بهتر است نام نبرم، چون ممکن است تبلیغ محسوب شود. در حوزههای دیگر نیز همانطور که پیشتر گفتم، مادهای مانند تاکسول استخراج شد و کشت سلولی برای تولید آن توسعه داده شد و فرمولاسیون آن در فرآیند کاملاً قابل اتکا در صنعت، بهینهسازی شد، اما متأسفانه هیچ کدام از شرکتهای دارویی حاضر نشدند که آن را بهعنوان یک دارو تولید کنند. به هر حال ملاحظاتی وجود داشته و دارد که هنوز نتوانستهایم به آنها فائق آییم.
گاهی اوقات ممکن است یک ترکیب گیاهی را برای بهبود شرایط بهداشتی جامعه استفاده کنیم. در این مورد به شکل مشخص میتوان به عطر حرم رضوی اشاره کرد. پروژه بومیسازی تولید عطر مورد استفاده در اماکن مذهبی، کاری بود که در پژوهشکده با همت آقای دکتر قاسمپور شروع شد. همکاران دیگر نیز کمک کردند، از اعضای هیأت علمی گرفته تا کارشناسان محترم آزمایشگاههای مختلف پژوهشکده. این پروژه نیز نهایتاً به ثمر رسید، و همه میدانند که زحمات ریاست محترم پژوهشکده در ایجاد باب همکاری میان پژوهشکده به نمایندگی از دانشگاه و آستان قدس رضوی چشمگیر بود و برای عملی شدن این کار انرژی زیادی صرف شد. شکر خدا در یک دوره دوساله در پژوهشکده، از ابتدا کارهای پژوهشهایی برای به دست آوردن فرمولاسیونی که بالاترین پایداری را داشته باشد، از نظر اثراتی که روی تنفس انسان میگذارد کمترین آسیب را داشته باشد و در کنار همه اینها، تا حدی اسانس گیاهی مورد استفاده بتواند به زدودن آلودگی فضایی از آن محیط کمک کند، انجام گرفت و نهایتاً فرآوردهای طراحی و تولید شد که تأییدهای لازم را گرفت و مدتی نیز در حرم مطهر رضوی مورد استفاده قرار گرفت.
همانطور که پیشتر اشاره کردم، ما در پژوهشکده در گروه فیتوشیمی روی ترکیبات نیمهسنتزی یا سنتزی کار میکنیم. در این بخش با راهنمایی آقای دکتر پیمان صالحی در طول سالیان گذشته با استفاده از ترکیبات راهبر با منشا طبیعی گیاهی یا میکروبی، نیمهسنتزهایی برای تولید ترکیبات جدید انجام شده است. این بخش از کار، تحقیقاتی است و پژوهشهای دامنهداری شکل گرفته است که امیدواریم بتواند به محصول دارویی نیز بدل شود، اما این که ما بخواهیم داروی جدید به جامعه علمی معرفی کنیم، پروسه طولانیمدتی لازم دارد، شاید حتی چند دهه و البته امکانات بسیار خوبی نیز نیاز دارد. از نظر مالی نیز برای تهیه مواد مصرفی و تجهیزات به منابع کافی نیاز است. به هر روی، تا حد امکان در پژوهشکده مشغول به کار هستیم. در گروه پژوهشی آقای دکتر صالحی یکی از پژوهشهای مهم، دستیابی به ترکیبات ضدسرطانی جدید است که باز بر اساس ترکیبات راهبر موجود، استخلافهای گوناگون ساخته شده و اثرات آنها مورد بررسی قرار میگیرد. به شکل مشخص در این حوزه نتایج و پاسخهای خوبی به دست آمده است، اما به هر حال برای تبدیل کردن این نتایج به محصول دارویی، راه طولانیای در پیش است..
یک کار ارزشمند دیگر در حوزه سلامت، تدوین استانداردهای مواد غذایی مختلف است. در حوزه عرقیات گیاهی این کار تا حد زیادی انجام شده است. در بحث عسل و استاندارد شمیایی آن نیز پژوهشهای خوبی شکل گرفته است. در مورد زعفران نیز وضع به همین ترتیب است. زعفران از مواد گیاهی بسیار ارزشمندی است که در کشور ما از قدیمالایام تولید شده است. متأسفانه سهم ما از صادرات این محصول بسیار اندک است. به هر روی، با تدوین استانداردها و با همکاری اعضای محترم هیأت علمی پژوهشکده این باب گشوده شده است و امیدوارم به بحث افزایش صادرات، کنترل کیفی بهتر و جلوگیری از تقلبات موجود کمک کنیم. فقط بحث صادرات نیست و این مسأله به سلامتی هموطنان نیز مرتبط است. در این بخش از راهنماییهای آقای دکتر حسن رضادوست بهره میبریم. البته ممکن است به برخی فعالیتهای ارزشمند همکارانم اشاره نکرده باشم ومطالبی که عرض کردم چیزی بود که در لحظه در خاطر داشتم.
- در زمینه تحقیقاتی که در این پژوهشکده انجام میدهید، با چه مشکلاتی مواجه هستید؟ محدودیتهایی که احساس میکنید را بفرمایید.
عمده فعالیتهای ما آزمایشگاهی است. در واقع در ابتدا ایدهپردازی انجام میشود که ممکن است با مطالعه کتابها و مقالهها و نیازهای روز کشور انجام شود و همچنین گاهی بر اساس نتایج پژوهشهای قبلی به ایده میرسیم. در این مرحله معمولا به مشکلی برنمیخوریم، اما از مرحله ورود به آزمایشگاه، بهدلیل وجود مشکلات اقتصادی در سطح کشور، با چالشهای مهمی مواجه میشویم. تصور کنید که اگر یک دستگاه یا یکی از تجهیزات آزمایشگاه به مشکل بخورد، بهخاطر وجود مشکل تحریم، ممکن است اصلاً امکان تعمیر آن وجود نداشته باشد، یا اگر هم وجود داشته باشد، با هزینههای بسیار بیش از آنچه باید باشد امکانپذیر است. توجه کنید این مرحلهای است که دستگاه وجود دارد و به مشکل برخورده است. حالا فکر کنید بخواهیم دستگاهی بخریم! مخصوصاً در شیمی-تجزیه و مشخصاً در طیفسنجی جرمی، تا جایی که من در جریان هستم، با مشکلات تحریمی زیادی مواجهایم. حالا تصور کنید دستگاه را خریدهایم و اصلاً مشکل تعمیر هم نداریم. حال که میخواهیم کار را شروع کنیم، موادی که باید مورد استفاده قرار بگیرند نیز از چند منظر با مشکل مواجهاند. این مواد هم گراناند، هم ممکن است تحت تحریم باشند، بودجه کافی برای تأمین بعضی از آنها را نداریم و مواردی از این دست. همه این معضلات نیز که رفع شوند، تا این مواد دست ما برسد زمان زیادی میبرد. من یک بار بهشوخی به دانشجویان در آزمایشگاه گفتم که اگر این ظرف ماده که آن را بهسختی خریدهایم بشکند به هر حال آن را میخریم، اما کی و با چه کیفیتی به دست ما میرسد؟! در مواردی که با موادی مثل پروتئینها و آنزیمها و کلا مواد حساس به حرارت کار میکنیم موضوع خیلی حساس میشود، چرا که ممکن است ماده پس از چند ماه به دست ما برسد، اما دیگر کار نکند چون مثلا زنجیره سردی که قرار بوده در آن منتقل شود، رعایت نشده است. باور کنید بارها خواستهام کار جدیدی را شروع کنم، اما هیچ شرکتی را پیدا نکردهام که با وجود پذیرفتن همه هزینههای چندبرابر بتواند آن ماده را به من برساند، چرا که میگویند این ماده مثلا باید در در دمای منفی 70 یا حتی منفی 20 درجه سانتیگراد حمل شود و شرکت چنین امکانی ندارد و مسئولیت نمیپذیرد. پس چالشها عمدتاً در این موارد است، یعنی چالشهایی که شاید کل کشور با آن دستبهگریبان است. در یک موردی که الان به خاطر دارم یک کیت آزمایشگاهی خاص با صرف هزینه بالا خریداری شد ولی وقتی به دست ما رسید که تاریخ مصرفش گذشته بود. چون در گمرک گیر کرده بود!
- موردی که شاید سؤال بسیاری از غیرمتخصصین باشد این است که آیا ترجیحی میان داروهایی که منشاء گیاهی و شیمیایی دارند وجود دارد؟ توضیح آن که در بین عوام این باور وجود دارد که داروهای شیمیایی حتیالمقدور نباید مورد استفاده قرار گیرند و باید از داروهای گیاهی استفاده کرد، اما استفاده از این ترکیبات نیز بعضاً ممکن است با آگاهی و دانش صورت نگیرد یا این که اثربخشی لازم را نداشته باشد. در این مورد نیز توضیحات لازم را بفرمایید.
بعضی از داروهای در دسترس صرفاً با استفاده از فرآیندهای شیمیایی سنتز میشوند و ممکن است مشکلاتی در فرآیند تولید داشته باشند. گاه سنتز یک داروی سنتزی سختتر از آن است که بخواهیم آن را از یک منبع طبیعی مانند گیاه جدا کنیم. بهعنوان مثال، در بحث کایرالیتی مثلا یک ماده خاص به دو شکل مختلف وجود دارد و قرار است تنها یک شکل این مولکول اثر مطلوب دارویی داشته باشد. حتی گاهی شکل متفاوت مولکول سبب مشکلاتی میشود (مثل موضوع تالیدومید). اینجا در فرآیندهای شیمیایی ممکن است بسیار سخت باشد که آن شکل خاص را استخراج کنیم، در حالی که در باکتری، گیاه، قارچ و حتی مدلهای جانوری همان ترکیب مورد انتظار با خلوص بالا و حتی شاید کاملاً خالص تولید میشود. پس داستان این است که سوای این که در جامعه چه دیدگاهی وجود دارد و چه رغبتی موجود است، تولید داروهای سنتزی لزوما آسانتر از سایر داروها نیست. مسأله دیگر این است که در بحث داروهای گیاهی باز باید دقت کرد که به موضوع استفاده از عرقیات و جوشاندهها و مانند آنها اشاره میکنیم یا به مثلاً آسپرین که از گیاه به دست آمده است. در پرسش شما احتمالاً منظور همان داروی گیاهی رایج میان عوام است، یعنی دسته نخست. اگر به این مورد نظر دارید، موضوع این است که همانطور که در بروشورهای داروها (چه با منبع گیاهی و چه با منبع سنتزی) به تداخلات دارویی اشاره میشود، تداخلات دارویی در مورد هر فرآورده دیگر نیز ممکن است رخ دهد. متأسفانه امروزه در طب سنتی موجود در سطح جامعه (نه آنچه در دانشکدههای مخصوص این حوزه وجود دارد)، افرادی بدون تخصص مشخص نیست با چه پشتوانهی علمی و فنیای کپسولها و قرصهایی نیز تهیه میکنند و میفروشند. چه در این سطح و چه در سطح خرید عرقیات از عطاریها، باید دانست که تداخل دارویی ممکن است وجود داشته باشد. در داروهای شیمیایی چون با مواد خالص سر و کار داریم، ماده کاملا بررسی شده و اطلاعات آن در بروشور در دسترس است و میدانیم که مثلاً این دارو با اثر روی داروی قند خون، باعث افزایش قند خون میشود. حتی گاه این تداخلات ممکن است سبب مرگ شود. به این طریق از این مشکلات احتمالی دوری میکنیم. در فرآوردههایی که در سطح جامعه وجود دارد، وضعیت تداخلات مشخص نیست و بهطور خاص در مورد افرادی که مسن هستند یا به دلایل پزشکی، داروهای خاصی استفاده میکنند، استفاده از هر ترکیبی به این شکل، اگر با تجویز پزشک نباشد، میتواند خطرآفرین باشد. از سوی دیگر لازم به ذکر است که کپسول و قرص و شربتی که توسط افراد غیرمجاز تولید و تجویز میشوند معمولا نه گواهی کنترل کیفی شیمیایی دارند و نه گواهی کنترل کیفی میکروبی. چند سال پیش یکی از این افراد به پژوهشکده مراجعه کرد تا گواهیهای لازم برای ارایه به سازمان غذا و دارو را برای " داروهایش" بگیرد. پس از انجام آزمایشهای اولیه روی 5 نوع قرص از 75 نوع فراوردهای که در حال تجویز آن بود، از انجام آزمایشها در پژوهشکده منصرف شد. چرا که آلودگی میکروبی قرصها آن قدر بالا بود که نیازی به آزمایشهای شیمیایی هم نبود! در سطح دیگر وقتی برای خرید یک گیاه دارویی به یک عطاری مراجعه میشود هم امکان تقلب بسیار بالاست. تقلب یا خوشبینانه ببینیم، اشتباه در هویت گیاه عرضه شده!
- پس آیا میتوان نتیجه گرفت استفاده بدون آگاهی از این داروهای گیاهی بهعنوان دارو، و نه مکمل، میتواند عوارض خطرناک داشته باشد؟
بله، درست است. متأسفانه از این مواد صرفاً بهعنوان مکمل استفاده نمیشود. بعضاً دیده و شنیدهام که مثلاً شخص دیابت دارد و دارو مصرف میکند، اما انگار که این مراقبت پزشکی را کامل نداند، و صرفا با این ایده که این ماده چون گیاهی است، بیضرر است، انواع و اقسام فراوردههای کاملاً ابتدایی بدون فرآیند را مصرف میکند. موضوع این است که تنها بخشی از مسأله، تداخلات دارویی است. مسأله مهم دیگر این است که به هر روی ماندگاری مواد مؤثره در این گیاهان بسیار مهم است. داروهای تجاری عرضه شده در داروخانهها مشخصاً ماندگاری بالاتری دارند. روی این داروها آزمایشهای لازم انجام میشود و تاریخ انقضای آنها مشخص است. وقتی شخص از عطاریها فرآورده خامی میخرد که نه تاریخ انقضای آن مشخص است و نه ترکیبات و آلودگیهای میکروبی موجود در آن و حتی از همه مهمتر، همانطور که گفتم ممکن است در آن تقلباتی هم روی داده باشد، ریسک بزرگی میکند. بحث تقلبات در مورد عرقیات گیاهی بسیار گسترده است. یکی از مهمترینها که شخصا با آن برخورد کردهام گلاب است که غیر از آشپزی حتی ممکن است برای موارد آرایشی و بهداشتی نیز از آن استفاده شود. شاید اگر این مورد را بگویم، دیگر سمت عرقیات گیاهی نروید (با خنده) دست کم عرقیات تولید شده توسط افراد ناشناس یا نه! حتی شرکتهای معتبر! چند سال پیش با یکی از همکارها پروژهای داشتیم که در آن چند نوع از عرقیات موجود در بازار را بهطور تصادفی تهیه کرده و دردو بخش ترکیبات مؤثره و کیفیت میکروبی بررسی کردیم. متأسفم که این را میگویم، اما نتیجه کار افتضاح بود. بهعنوان مثال، گلابی که ممکن است خانمها بهعنوان یک فرآورده آرایشی-بهداشتی روی پوست صورت خود استفاده کنند، سرشار از باکتریهای بیماریزای پوست بود. در بخش آنالیز شیمیایی ترکیبات مؤثره نیز متوجه شدیم بسیاری از ترکیبات یا تقلبی است یا مقدار خلوص آن بسیار پایین است. موردی هم داشتیم که از نظر آلودگی میکروبی بسیار عالی بود ولی استفاده از چنین فراوردهای را به هیچ عنوان توصیه نمیکنم چون مشخص بود سرشار از مواد نگهدارنده یا چه بسا آنتیبیوتیک بود! پس بحث تقلب اینجا نیز بسیار مهم است. پایدار نبودن این مواد نیز مهم است. موضوعات زیاد است و من صرفاً در حد تخصص خودم و در حدی که ذهنم یاری کرد مطالب را با شما در میان گذاشتم.
- جالبترین پروژه تحقیقاتی که انجام دادهاید از نظر خود شما کدام بوده است؟
متأسفانه یا خوشبختانه نمیتوانم به یک مورد اشاره کنم، چرا که بهخاطر تخصص خودم و همکاری با سایر همکاران در پژوهشکده، در حوزههای مختلف پژوهشهای کاملا متفاوتی انجام میدهم. مشخصاً به سه مورد بهصورت گذرا اشاره میکنم. یک مورد که مورد علاقه خودم بوده و هست کار روی پمپهای تراوشی باکتریهای بیماریزا است که اگر بتوان مهارکنندههای آنها را یافت، میتوان وارد دوره جدیدی از درمانهای آنتیبیوتیکی شد. یکی از چالشهای بسیار مهمی که در سراسر جهان روبهروی بخش بهداشت و درمان است، مقاومتهای آنتیبیوتیکی باکتریها است. بهعنوان نمونه، در مورد باکتری عامل سل، اگر بخواهیم به این مقاومتها بپردازیم، در مورد باکتری عامل سل، سالانه صدها هزار نفر در سراسر جهان بهخاطر این مقاومتهای آنتیبیوتیکی از دست میروند ، و این سوای همه مصائبی است که ممکن است در فرآیند درمان داشته باشند. اگر این مهارکنندههای پمپهای تراوشی باکتریها را بتوان یافت، وارد دوران جدیدی از درمانهای آنتیبیوتیکی میشویم. این موضوع پژوهشی مورد علاقهام است که هنوز به نتیجه نهایی نرسیده، اما از ابتدا با همین ایده به پژوهشکده گیاهان و مواد اولیه دارویی پیوستهام. فعالیت محبوب دوم من، با همکاری و راهنمایی آقای دکتر رفعتی، بر روی تهیه و بهینهسازی نانو امولسیونهای اسانسها است. هدف از این پژوهش این است که اثرگذاری این اسانسها را بر روی باکتریها در حوزههای مختلف کلینیک و نگهداری مواد غذایی افزایش دهیم و با تبدیل این اسانسها به نانو امولسیونها، توانستهایم نشان دهیم که اثرات ضدباکتری این ترکیبات، حتی تا صدها برابر افزایش مییابد. در بحث نگهداری مواد غذایی، در تولید مواد مورد استفاده برای بستهبندیهایی که خود اثرات ضدباکتری داشته باشند، این مسأله اهمیت زیادی مییابد، چرا که اسانسها ترکیبات فرّاری هستند که ممکن است بهخاطر بو و عطری که دارند، روی کیفیت محصول اثر بگذارند. وقتی اسانسها را به نانو امولسیونها تبدیل میکنیم، مقدار اسانس مورد استفاده بسیار بسیار کم میشود و اثرات سوء روی مواد غذایی به وجود نمیآید یا قابل چشمپوشی میشود. غیر از این، روی همین نانو امولسیونها در حوزه باکتریهایی که ایجادکننده عفونتهای دستگاه تنفسی فوقانی هستند با ایشان کار کردهایم و نتایج خوبی هم گرفتهایم. اینها به این شرط که آزمایشهای مدل حیوانی را پاس کنند، میتوانند بعداً بهعنوان مکمل درمان در بیماریهایی مانند سینوزیت که بیماران را رنج میدهند، مورد استفاده قرار گیرند.
مورد سوم تولید پروتئینهای نوترکیب برای مقاصد مختلف است. از جمله این پروتئینهای نوترکیب که مباحث مربوط به آنها را تا به حال با همکاری همکاران پیش بردهایم، میتوانم به پروژه ایجاد واکسن گیاهی علیه Helicobacter pylori، هر چند به شکل ابتدایی اشاره کنم. این باکتری عامل ایجاد زخم معده و از عوامل مهم ایجاد سرطان معده است و تا کنون واکسنی برای آن تولید نشده است. مورد دیگر، پژوهشهای در جریان، با راهنمایی آقای دکتر قاسمپور برای تولید رزینهای افینیتی برای تخلیص پروتئینهای نوترکیب و آنتیبادیها است. دو پروتئین A و G که در این ستونها مورد استفادهاند را با روشهای بیوتکنولوژی بهخوبی تولید و خالص کردهایم و ساخت رزینها نیز در حال انجام است. علاوه بر کاربردهای گفته شده، با توجه به تجربه دوران همهگیری جهانی بیماری کووید-19 و همچنین در هر پاندمی بیماری عفونی احتمالی آینده، با کمک ستونهای افینیتی مورد اشاره میتوان سرمهای غنی از آنتیبادی اختصاصی ضد عامل بیماریزا را از افراد بهبود یافته گرفت و برای کمک به درمان بیماران استفاده کرد. مفتخرم که تقریبا با همه همکاران پژوهشکده همکاری داشته و دارم و موارد مطرح شده صرفا موارد تخصصیتر بودند.
- بهعنوان بحث آخر، اگر نکتهای مغفول مانده است، بفرمایید.
یک موردی که دوست دارم بهعنوان یک عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی به آن اشاره کنم این است که خوشبختانه در پژوهشکده، چه در دورهای که مسئول کمیته ایمنی زیستی بودم و چهار سالی که بهعنوان معاون پژوهشی فعالیت داشتم، و چه بعد از آن با نظر بسیار مثبت رئیس محترم پژوهشکده؛ آقای دکتر قاسمپور، و شورای محترم پژوهشکده، توانستیم بحث HSE و ایمنی کار در آزمایشگاههای پژوهشکده را به نقطه نسبتا خوبی برسانیم. البته HSE بخشهای مختلفی دارد. در قسمتی که به مدیریت پسماندهای شیمیایی و زیستی میپردازد و قسمتی که به ایمنی کار دانشجویان و کارشناسان آزمایشگاه مربوط است، تا حد نسبتاً خوبی رشد داشتهایم. و مهمترین موضوع، فرهنگسازی بوده هرچند در زیرساختها هم حرکتی رو به جلو داشته و داریم. البته در محیطهای اداری نیز اقتضائاتی وجود دارد که متأسفانه بهطور کامل به آن نپرداختهایم. فکر میکنم سال 1393 بود که با مدیریت آقای دکتر مهدیانی، مدیر وقت برنامهریزی پژوهش و تحصیلات تکمیلی معاونت پژوهشی دانشگاه، سلسلهجلساتی برای تدوین دستورالعمل HSE دانشگاه ترتیب داده شد که من بهعنوان نماینده پژوهشکده در آنها شرکت داشتم. عدهای از همکاران نیز از دانشکدههای زیستشناسی، فناوریهای نوین، مرکز پروتئین، پژوهشکده علوم محیطی و دانشکده شیمی و نفت نیز شرکت داشتند. همکاران دیگری نیز حضور داشتند که الان حضور ذهن ندارم. دستورالعملی تدوین شد و در نهایت از نظر شکلی مورد تأیید هیأت رئیسه قرار نگرفت. این طرح سپس از نظر شکلی در کارگروههای تخصصی که کارشان تدوین HSE بود بررسی شد، اما تا جایی که میدانم مدتی است که کار آن پیشرفتی نداشته است. بهعنوان یک آرزو این نکته را مطرح میکنم، چون میدانم شرایط مالی کشور فعلاً اجازه آن را نمیدهد، اما امیدوارم این طرح در سطح دانشگاه به نقطهای برسد که در همه فضاها بتوان آن را پیادهسازی کرد، چرا که HSE حتی در مورد فضاهای باز نیز اقتضائاتی دارد. بنابراین امیدوارم دستورالعمل HSE دانشگاه شهید بهشتی روزی نهایی و ابلاغ شود.