یادداشت حجت الاسلام صدیقی به مناسبت سالروز رحلت بنیانگذار انقلاب‌اسلامی

13714 بازدید

 

حجت‌الاسلام علی صدیقی پاشاکی، معاون دفتر نهادرهبری در دانشگاه شهید بهشتی؛ یادداشتی به مناسبت سالروز رحلت بنیانگذار انقلاب‌اسلامی منتشر کرده است که در زیر می‌خوانید:

 

بسمه تعالی

نوری تابنده‌تر از گذشته

سی و سه سال از ارتحال مردی می‌گذرد که جهانی را متحول و مسیر تاریخ را عوض نمود. مردی که در دنیای اندیشه غرب و شرق حیرت به پا کرد و علیرغم پیش بینی‌ها و تحلیل‌ها و نظریههای متفکرین که معتقد شده بودند، دوران دین‌گرایی به پایان رسیده و نسخه‌های صرفاً مادی و ماتریالیستی برای عالم می‌پیچیدند، نسخه دیگری عرضه نموده و در اوج تاریکی اندیشه دینی، نظام حکومتی مبتنی بر دین بنا نهاد و این همان چیزی است که به مذاق مخالفان او و حکومت برخاسته از نظریات او خوش نمی‌آید.

و از اینجا می‌توان راز دشمنی عمیق و معنادار نظام استکباری غرب و به تبع آن شرق را در همین نوع نگرش سیستمی به دین یافت. نگرشی که مبتنی بر آموزه‌های دینی بوده و مقرر کرده جامعه را با دین اداره نموده و در جهت اثبات‌گرایی کارایی اندیشه دینی گام بردارد.

نگاهی به زندگی و سلوک فردی و اجتماعی و افکار امام خمینی (ره) گویای حقایق و واقعیاتی است که نشان می دهد، نگرش ایشان به حاکمیت نه فقط در گفتارها، بلکه در عمل نیز تجلی یافته است.

سلوک عرفانی ایشان را می‌نگریم که چونان عابدی پارسا و زاهد دل از تعلقات دنیا بریده و به حداقل زندگی بسنده می‌کند و راهی جز تقوا برای اداره امور زندگی نمی‌شناسد و آنگاه این منش را با رفتار حاکمیتی او می‌سنجیم و می‌بینیم که نمونه دیگری در بین رهبران حکومتها نمی‌شناسیم.

حال در کنار این اندیشه، زمانی که از جمهوری اسلامی و نظر مردم سخن می‌گوید به معنای واقعی برای مردم حرمت قائل است وقتی پای قانون در میان باشد با کسی تعارف ندارد و این یعنی پیوند عمیق دین و حاکمیت.

امام خمینی (ره) بر خلاف مدعیان دموکراسی که حتی خود نیز حاکمیت مردم بر مردم را تنها در حد شعار می‌دانند و عملاً آن را دروغی بیش نمی‌دانند (آنچنان که کارل پوپر بیان نموده) معتقد است، حاکمیت حق مردم بوده و نعمتی الهی است. ایشان در بیانی فرمودند: حق شرعی و حق قانونی و حق بشری ما این است که سرنوشتمان دست خودمان باشد. 

و در پاسخ به سوالی که پرسیده بودند، درچه صورت فقیه جامع‌الشرایط بر جامعه اسلامی ولایت دارد؟ می نویسند: ولایت در جمیع صور دارد، لکن تولی امور مسلمین و تشکیل حکومت بستگی دارد به آرای اکثریت مسلمین که در قانون اساسی هم از آن یاد شده است و در صدر اسلام تعبیر می‌شده به بیعت با ولی‌مسلمین. 

دنیای امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند اندیشههای اوست. بصیرتی که او به دنبالش بود می‌تواند چراغ راه آینده‌ای باشد که در آن امید، اعتلای بشریت، عقلانیت و عدالت به همراه معنویت برای جامعه بشری به ارمغان بیاورد و این درس بزرگ اوست که با عزلت و بست نشینی نمی‌توان به خدا رسید و انقلاب که یک حرکت عظیم جمعی و ملی است که با درایت و هدایت امام راحل محقق شد در واقع مرحله نهایی سلوک الهی و عرفانی ایشان است که می‌خواهد مخلوق را به همراه خود به سوی خالق ببرد و از این روست که در وصیت نامه‌اش اینگونه نوشت:

«با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص، و به سوی جایگاه ابدی سفر می‌کنم و به دعای خیر شما احتیاج مبرم دارم و از خدای رحمان و رحیم می‌خواهم که عذرم را در کوتاهی خدمت و قصور و تقصیر بپذیرد.»

او نوری تابنده‌تر از گذشته است. نوری که با اتصال به منبع الهی خاموش نمی شود و هر چه می‌گذرد بر روشنایی آن افزوده می شود.

 

میتوانید این مطلب را با دیگران به اشتراک بگذارید: